پلیس را نظارت کردن الإشراف على الشّرطة ادامه... الْإِشْرَافَ عَلَى الشُّرْطَةِ تصویر پلیس را نظارت کردن دیکشنری فارسی به عربی
پلیس را نظارت کردن پولیس کی نگرانی کرنا ادامه... پولیس کی نگرانی کرنا تصویر پلیس را نظارت کردن دیکشنری فارسی به اردو
پلیس را نظارت کردن পুলিশ পাহারা দেওয়া ادامه... পুলিশ পাহারা দেওয়া تصویر پلیس را نظارت کردن دیکشنری فارسی به بنگالی
پلیس را نظارت کردن polislik yapmak ادامه... polislik yapmak تصویر پلیس را نظارت کردن دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پلیس را نظارت کردن патрулювати ادامه... патрулювати تصویر پلیس را نظارت کردن دیکشنری فارسی به اوکراینی
پلیس را نظارت کردن sorvegliare ادامه... sorvegliare تصویر پلیس را نظارت کردن دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پلیس را نظارت کردن kontrolować ادامه... kontrolować تصویر پلیس را نظارت کردن دیکشنری فارسی به لهستانی